رمز فایل : www.irebooks.com
بیگ بنگ: نتایج مطالعهای جدید نشان میدهد بالا بودن نشانههای ابتلا به طیف درخودماندگی یا اوتیسم در دانشمندان و ریاضیدانان باعث شده تا تفکر و استدلال منطقی در آنها بهتر از دیگران باشد.
مکانیک کوانتومی بنیادیتر از مکانیک نیوتنی و الکترومغناطیس کلاسیک است، زیرا در مقیاسهای اتمی و زیراتمی که این نظریهها با شکست مواجه میشوند، میتواند با دقت زیادی بسیاری از پدیدهها را توصیف کند. مکانیک کوانتومی به همراه نسبیت عام پایههای فیزیک جدید را تشکیل میدهند.
مکانیک کوانتومی شاخهای بنیادی از فیزیک نظری است که در مقیاس اتمی و زیراتمی به جای مکانیک کلاسیک و الکترومغناطیس کلاسیک به کار میرود. مکانیک کوانتومی بنیادیتر از مکانیک نیوتنی و الکترومغناطیس کلاسیک است، زیرا در مقیاسهای اتمی و زیراتمی که این نظریهها با شکست مواجه میشوند، میتواند با دقت زیادی بسیاری از پدیدهها را توصیف کند. مکانیک کوانتومی به همراه نسبیت عام پایههای فیزیک جدید را تشکیل میدهند.
یکی از تخیلات عجیب تسلا، مهار انرژی آزاد بود. انرژی آزاد میتواند بصورت اتمی، انرژی تابشی یا استاتیکی باشد، که گرفتن انرژی آن مانند گرفتن انرژی بسیار کم از منبع بیکران انرژی است. ایدهی مهار انرژی آزاد توسط بسیاری از دانشمندان در گروه شبهعلم قرار میگیرد، چرا که غیرعملی و غیرقابل توسعه در ابعاد بزرگتر است.
تسلا عقیده داشت اگر بتواند ماشینی مناسب برای مهار این انرژی بسازد، میتواند مشکلات انرژی در دنیای کنونی را برطرف کند. او معتقد بود که اجزا بسیار کوچک با شارژ الکتریکی کم، به صورت روزانه با سرعتی بالاتر از سرعت نور، بصورت باران بر روی زمین میبارند. او تصور میکرد ماشینی ساخته است که میتواند این اجزا را گرفته و آنها را به انرژی قابل استفاده تبدیل کند. او حتی پتنتی برای این دستگاه به نام خود ثبت کرده بود. تسلا ادعا میکرد این اختراع او میتواند یونها را مستقیما به انرژی قابل استفاده تبدیل کند، هر چند این ادعا هیچوقت رنگ واقعیت به خود ندید.
وماس ادیسون مخترع با استعداد در سال 1847 در شهر میلان ایالت اوهایو آمریکا به دنیا آمد. او فقط حدود سه ماه آموزش و تحصیل رسمی آن زمان را داشت چون مدیر مدرسه اش دریافته بود که وی عقب افتاده است...
استیون هاوکینگ طی مقاله ای سه نظریه جالب توجه و واقع گرایانه را برای سفر در زمان ارائه کرده است که به اعتقاد وی یکی از این نظریات عملی خواهد بود.
افراد بسیار باهوشی در جهان وجود دارند که باعث تغییر و دگرگونی عمدهای در علم و فناوریهای جهان شدهاند. قضاوت اینکه کدام فرد باهوشتر است، بسیار سخت و پیچیده است.
با یک نگاه کلی میتوان گفت که برخی از افراد باهوشتر از برخی دیگر هستند. باهوش از نظر آنچه که همه ما آن را به کار میبریم. البته هوش و هوشمندی نیز، انواع مختلف دارد. برای مثال؛ شما میتوانید یک نابغه ریاضی باشید، اما هیچ مهارتی در برقراری راوبط عمومی و... نداشته باشید.
افرادی که قادر به تعریف دوباره علم فیزیک، شیمی، زیست شناسی و تمام چشم اندازهای ما در زندگی هستند. جزء دسته افراد باهوش و هوشمند هستند. آنها کلمه "نبوغ" را با خود یدک میکشند.
نبوغی که باعث شگفتی شما در این جهان پر از اسرار میشود. نبوغی که باعث کشف اسرار و پاسخ سوالهای بیجواب انسان کره خاکی میشود.
نکته بسیار مهم این است که این افراد از آن جهت باهوش و دارای نبوغ نامیده میشوند که تنها از "2.5" درصد توانایی مغز خود استفاده میکنند. توجه کنید تنها " 2.5 " درصد!
انیشتین با نبوغ خاص خود، جزء افراد باهوش جهان در تمام زمانها میدانند. این دانشمند، موفق به کشف و حل برخی از مسائل بسیار پیچیده ریاضی شده است. ضریب هوشی او را بالای 200 دانستهاند که هنوز در مقایسه زمانی، رقیبی برای آن پیدا نشده است. او را به عنوان یکی از باهوشترین فردی که تا کنون روی این کره خاکی راه رفته است، میشناسند.
اگرچه IQ و هوش معیارهای قابل اندازهگیری هستند، اما هنوز هم به سختی میتوان با این ارقام به یک نفر برچسب باهوش بودن زد.
چرا که برای این برچسب شما نیاز دارید، نشانههای دیگری را نیز مورد توجه قرار دهید. نشانههایی چون خلاقیت، تفکر خلاق، چشماندازهای نامحدود، عدم وابستگی دگمگونه به دانش گذشته و حال...
ارزیابی و اندازهگیری همه این نشانهها بسیار سخت، وقتگیر و هزینهبر است. به همین خاطر تنها به اندازگیری هوش اکتفا کرده و افراد را از این نظر ردهبندی میکنند.