گوگلی المو مارکونی (رادیو)
گوگلی المو مارکونی مخترع رادیو در سال 1874 در شهر بولونی ایتالیا به دنیا آمد. او از خانوادهای مرفه بود و معلمان و مربیان خصوصی تعلیم و تربیت او را به عهده داشتند.
مارکونی در سال 1894 و به سن بیست سالگی مطالبی درباره آزمایشهای انجام شده توسط هنریش هرتز خواند. آن آزمایشات به وضوح وجود امواج نامرئی الکترومغناطیسی را که با سرعتی معادل سرعت نور در فضا حرکت میکردند، نشان داده بود.
بلافاصله این فکر برای مارکونی پدید آمد که میتوان بدون استفاده از سیم از این امواج برای فرستادن علائمی به فواصل دوردست بهره گرفت. این امر امکاناتی را برای ارتباطات فراهم میکرد که در استفاده از تلگراف با سیم میسر نبود. از جمله اینکه با این روش ارسال پیامها برای کشتیهای در حال حرکت در دریاها ممکن میشد.
تا سال 1895 تنها با یک سال تلاش مارکونی موفق شد وسیله لازم برای این کار را بسازد. در سال 1896 مارکونی وسیله مزبور را در انگلستان به نمایش گذاشت و توانست اولین امتیاز انحصاری اختراع خود را دریافت نماید. مارکونی سریعاً یک شرکت تأسیس کرد و در سال 1898 اولین رادیوگرام (مارکونی گرام) ارسال شد. سال بعد او توانست پیامهای بیسیم را به آن سوی کانال مانش بفرستد. با اینکه در سال 1900 مهمترین امتیاز خود را دریافت نمود ولی همچنان به کار خود ادامه داد و برای بهبود و تکمیل اختراع خود تلاش کرد. در 1901 او موفق شد یک پیام رادیو به آن سوی اقیانوس اطلس، از انگلستان به نیوفونلند، بفرستد.
اهمیت این اختراع جدید در یک حادثه غمانگیز به خوبی آشکار گردید. در سال 1909 کشتی «اس.اس.ریپوبلیک» در تصادفی صدمه دید و غرق شد. از طریق پیامهای رادیویی کمک خواسته شد و تمام سرنشینان کشتی بجز 6 نفر نجات یافتند. در همین سال مارکونی به خاطر اختراعش برنده جایزه نوبل شد. در سال بعد مارکونی موفق شد پیامهای رادیویی را از ایرلبند به آرژانتین، یعنی مسافتی بالغ بر شش هزار مایل بفرستد.
تمام این پیامها با روش خط و نقطه (مورس) فرستاده شده بود. اینک مشخص گردید که صدا را نیز میتوان به وسیله رادیو منتقل کرد. ولی این کار تا سال 1915 عملی نشد. انتشارات رادیویی در مقیاس تجاری تنها در اوایل دهه 1920 آغاز گردید ولی پس از آن خیلی زود توسعه یافت و همگانی شد.
اختراعی که حقوق انحصاری آن فوقالعاده با ارزش بود بدون تردید برخی درگیریهای حقوقی و قضایی را برمیانگیخت. اما تمام این مرافعات و دادخواهیها با رأی صریح دادگاهها در سال 1914 مبنی بر حق اولویت مارکونی به خاموشی گرایید. در سالهای بعد مارکونی تحقیقات مهمی در باب موج کوتاه و مخابرات مایکروویو انجام داد. او در سال 1937 در شهر رم درگذشت.
از آنجا که مارکونی تنها به عنوان یک مخترع معروف میباشد بدیهی است که تأثیر او نیز مناسب با اهمیت رادیو و تبعات مستقیم آن خواهد بود.
مارکونی تلویزیون را اختراع نکرد اما اختراع رادیو گامی مهم برای اختراع تلویزیون بود و بنابراین منصفانه خواهد بود اگر قسمتی از اعتبار اختراع تلویزیون به مارکونی داده شود.
روشن است که ارتباطات بیسیم در دنیای نوین از اهمیت ویژهای برخوردار است. در انتقال اخبار برای سرگرمی و تفریح، مقاصد نظامی، تحقیقات علمی و انجام وظایف و بسیاری موارد مقاصد دیگر از بیسیم استفاده میشود. اگر چه برای برخی موارد میتوان از تلگراف، که نیم قرن قبل اختراع شده بود، استفاده مشابهی کرد اما در بسیاری از موارد رادیو بیرقیب است و چیزی را نمیتوان جانشین آن کرد. با استفاده از آن میتوان با اتومبیلهای در حال حرکت، کشتیها در دریاها و هواپیماهای در حال پرواز و حتی سفینههای فضایی ارتباط برقرار کرد. اختراع رادیو بسیار مهمتر از اختراع تلفن میباشد. پیامی که با تلفن فرستاده میشود با رادیو نیز میتوان ارسال کرد در حالی که با رادیو میتوان با نقاطی ارتباط برقرار کرد که امکان تماس تلفنی وجود ندارد.
با توجه به این نکته و از آنجا که ارتباط بیسیم بسیار مهمتر از ارتباط تلفنی است مارکونی در ردهای بالاتر از گراهامبل قرار میگیرد. اگر ادیسون کمی بالاتر از مارکونی قرار داده شد به این دلیل است که او صاحب اختراعات متعدد و زیادی بود هر چند هیچکدام از آنها به تنهایی اهمیت و ارزش رادیو را نداشتند.
از آنجا که رادیو و تلویزیون تنها قسمت کوچکی از موارد استفاده عملی از کارهای نظری ماکسول و فارادی میباشد. بنابراین منصفانه است که مارکونی پایینتر از آن دو تن قرار داده شود. اما با توجه به اینکه معدودی از بهترین چهرههای سیاسی تأثیری مشابه به تأثیر مارکونی بر جهان داشتهاند بنابراین مارکونی را باید سزاوار و شایسته رده بالایی در این فهرست دانست.
- ۹۴/۱۱/۱۵