آیا جهان های موازی الزاماً از ما بسیار دور هستند؟
احتمالاً تاکنون چیزهایی درباره جهان های موازی شنیده اید. بر اساس نظریات مطرح در کیهان شناسی، این جهان ها در واقع حوزه های فضا-زمانی مستقلی از جهان ما هستند. این حوزه های فضا-زمانی مستقل در ابعادی فراتر از چهار بُعد فضا-زمانی جهان ما در پهنه بیکران کائنات شناورند.
شاید تصور کنید که همه این جهان ها از جهان ما بسیار دور هستند و در فواصل فراکیهانی نسبت به جهان ما قرار گرفته اند اما لزوماً چنین نیست. هرچند شاید باور نکنید ولی در واقع برخی از این جهان های موازی ممکن است حتی از فاصلهای که شما هماکنون از صفحه مانیتور خود دارید هم به شما نزدیکتر باشند! اما ببینیم چگونه؟
راز این معمای شگفت انگیز به حدود دو دهه قبل باز میگردد. در سال ۱۹۹۵ میلادی، دو فیزیکدان به نامهای ادوارد ویتِن (۱) از موسسه مطالعات پیشرفته پرینستون آمریکا و پائول تاونسند (۲) از دانشگاه کمبریج انگلستان، نسخههای مختلف نظریه مشهور اَبَرریسمان را در فیزیک تعمیم داده و با این کار، نظریه جدیدی به نام “نظریه M” را ارائه دادند (M حرف اول واژه “مادر” یا “اسرارآمیز” به زبان انگلیسی است).
بر مبنای نظریه M، کل هستی، یازده بعدی است که ده بعد آن، ابعاد مکانی و یک بعد آن، بعد زمان است (۳). این هستی یازده بعدی مجموعاً حوزه نامتناهی و اسرارآمیزی به نام ابرجهان را تشکیل میدهد. براساس نظریه M، جهان ما در واقع یک حباب – یا بهتر بگوییم، یک ابرحباب – چهار بعدی شناور در ابرجهان است. اما برمبنای نظریه M علاوه بر ابرحباب جهان ما، اَبَرحباب ها یا جهانهای بیشمار دیگری نیز در گستره ابعاد بالاتر اَبَرجهان شناورند ولی ازآنجائیکه این جهانها در خارج از ابعاد جهان ما واقعند متوجه حضور آنها نمیشویم.
برای درک بهتر این موضوع و با توجه به آنکه ذهن بشر نمیتواند بیش از سه بعد مکانی را تجسم کند، مسأله را به یک بعد کمتر تقلیل میدهیم تا قابل تجسم باشد. فرض کنید جهان ما بجای سه بعدی، دو بعدی بود (مثلاً مثل سطح یک کُره). در این صورت ما انسان ها نیز موجوداتی دو بعدی بودیم که در این جهان یعنی روی سطح این کُره زندگی میکردیم. در این مثال، جهانهای دیگر همانند کُرههای دیگری هستند که در عرصه بیکران ابرجهان سه بعدی شناورند. آدمهای دو بعدی هیچ درک و تصوری از بعد سوم ندارند. به همین دلیل هم حتی اگر برخی از این کُرات – یا همان جهانهای دیگر – به کُره آنها بسیار نزدیک هم باشند، بازهم آنها متوجه حضورشان نخواهند شد. این آدمهای دو بعدی ممکن است با تلسکوپهایشان قادر باشند تا دوردستهای روی سطح کُره (جهان) خودشان را هم ببینند ولی از حضور کُرات دیگری که ممکن است حتی بغل گوششان باشند بیخبرند. به همین ترتیب ما هم هرچند با تلسکوپهای قدرتمند خود میتوانیم تا مرزهای افق کیهانی جهان خود را رصد کنیم اما از وجود جهانهای دیگری که ممکن است فقط یک قدم با ما فاصله داشته باشند بیخبریم.
بدین ترتیب برمبنای نظریه M در کیهان شناسی نوین، جهان ما با جهان های ناپیدای بیشماری احاطه شده است. این جهان های اسرارآمیز و ناپیدا در واقع ممکن است همان جهان هایی باشند که فلاسفه، حکما و روشن بینان عصر کهن از دیرباز با مضامینی نظیر جهان های غیبی، هفت آسمان و … به وجود آنها اشاره کرده بودند. برخی از این جهان ها ممکن است از جهان ما بسیار دور باشند و برخی دیگر ممکن است در همین یک قدمی جهان ما باشند.
اما آیا روزی سفر به این جهانهای موازی محقق خواهد شد؟ آیا میتوان پیامی را به این جهانها ارسال و یا از آنها دریافت کرد؟ آیا این جهان ها بر روی جهان ما تأثیر می گذارند و از جهان ما تأثیر می پذیرند؟ چند جهان دیگر غیر از جهان ما در پهنه کائنات وجود دارد؟ آیا در سایر جهان ها هم مثل جهان ما موجوداتی زندگی می کنند؟…
اینها برخی از سوالات شگفت انگیزی هستند که همچنان ذهن بشر را به چالش می کشند.
- ۹۴/۱۰/۰۹